متن آهنگ قرار عاشقی از راغب

نه خنده از تو بیخبر موند نه گریه دردم و دوا کرد
نفس نفس به سینه پر زد دلی که اسمت و صدا کرد
هوایه عاشقی گرفته ببین بنفشه سر به زانو ست
بیا به دیدنم که خستم بیا سرم پر از هیاهو است
هوا هوای دیدن تو به لب رسیده جان خسته
یه بغض بی بهونه دارم که راه گریه هام و بسته
هوا هوای بیقراری بریده طاقتم کجایی
امان از اینهمه غریبی امان از اینهمه جدایی

کجا به خنده می رسم از این هوای گریه هامون
مرا ببند به ساعتی که لحظه قرارمون بود
دعای دل شکسته ها گره گشای مشکلم کو
دلم گرفته از زمین نگار من بگو دلم کو
امیره پرده پوش عاشق کجای قصه خانه داری
تو را صدا زدم به خواهش تو را صدا زدم به زاری
بهاره تازه روی پنهون امیده نو رسیده من
چرا قدم نمیگذاری به دیده ی ندیده ی من
هوا هوایه دیدن تو به لب رسیده جان خسته
یه بغضه بی بهونه دارم که راه گریه هامو بسته
هوا هوای بیقراری بریده طاقتم کجایی
امان از اینهمه غریبی امان از اینهمه جدایی