Dariush divar Download Music
پخش آنلاین آهنگ
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی نه میل سخن داریم
آوار پریشانی است رو سوی چه بگریزیم
هنگامه ی حیرانی است خود را به که بسپاریم
تشویش هزار آیا وسواس هزار اما
یک عمر نمیدیدیم در خویش چه ها داریم
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمیبریم ابریــم و نمیباریم
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی نه میل سخن داریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید گفتیم که بیداریم
دوران شکوه باد از خاطرمان رفته است
امروز که سد بسته است خشکیده و بیباریم
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی نه میل سخن داریم
تشویش هزار آیا وسواس هزار اما
یک عمر نمیدیدم در خویش چهها داریم
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمیبریم ابریــم و نمیباریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید گفتیم که بیداریم
من راه تو را بسته تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی نه میل سخن داریم
آوار پریشانی است رو سوی چه بگریزیم
هنگامه ی حیرانی است خود را به که بسپاریم
بسیار زیبا لذت بردیم
فوق العاده زیباست
سپاس فراوان
این ترانه زیبا رو سالهای سال پیش گوش میکردم و کم کم بعضی از ابیاتش از ذهنم پاک شده بود و دنبال متن کاملش بودم که به لطف شما پیداش کردم .باز هم ممنون
سالاری
سلام واقعا واقعیتو خونده
سپاسگذارم
این شعر زیبای ترانه آقای داریوش اقبالی، متعلق به شاعر خوب کشورمان مرحوم حسین منزوی است که در سال ۱۳۵۰ این شعر را سرود، که البته در سرایش این شعر در اون سالها حرف برای گفتن بسیار است.
شعر فوق العاده حسین منزوی و خوانش بسیار زیبای داریوش اما راستش داریوش عزیز با اشتباهش در خواندن بیت اول که بجای تاب سخن خوانده میل سخن مفهوم والای شعر رو دگرگون کرده ایکاش بعدا اصلاح میکرد
ممنون که اشاره کردید دوست عزیز، من تا بحال این رو نمیدونستم که اصل شعر ” تاب سخن” هست، راستش قبل از شنیدن این ترانه داریوش ، آقای منزوی رو هم نمیشناختم، ولی خب بعدها رفتم و چندتا شعر از ایشون خوندم، با اینکه خیلی ارتباطی نگرفتم ولی متوجه شدم که جزء غزلسرایان خیلی تراز اول معاصر هستند
عالی و سراسر خاطره ، سپاس از سایت خوبتون
امروز که صف در صف خشکیده و بی باریم
درست است
دوران شکوه« باغ »از خاطرمان رفته است
داریوشاقبالیوقتیسیمحکمکند
سلام دوست عزیز استاد داریوش به میل شخصی خودش که دست در شعر نمیبره خیلی پیش میاد که بعد از ساختن اهنگ و ملودی برای یک شعر بخاطر ترتیب نت ها و رعایت هارمونی اون میزان میان از واژه هایه تقریبا هم معنا استفاده میکنن …در شعر خیلی وقتها میشه منتها در موسیقی اگر اون کلمه رو نشه با نت زیرش ژوست خوند فالشی پیش میاد که غیر قابل گذشته….توجه کنید کلمه تاب الف بعد از ت موقع اجرا تمایل به یک نت و یا نیم پرده بالاتر خوندن داره در حالیکه میل روی ل و إ این اتفاق میفته و قشنگترین نوع اجرا میشه دوستانی که موسیقی رو آکادمیک میدونن کاملا عرض بندرو درک میکنن.
راستی این هم بگم بعضی از دوستان میگن اون قسمت شعر که میفرماید دوران شکوه باد از خاطره ها رفته است در جزوات رخت بست آمده–یعنی دوران شکوه باد از خاطرمان رخت بست عارض شدم محض اطلاع رسانی
عذر خواهی میکنم شکوه باغ
تفسیر روزمرگیهاست